بررسی مقایسه ای عناصر درمانی مثنوی معنوی با نظریه مراجع محوری راجرز
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی
- author فرزاد نادری
- adviser معصومه اسماعیلی حسین اسکندری
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1389
abstract
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای نظریه مراجع محوری راجرز منطبق با عناصر درمانی مثنوی معنوی مولانا انجام شد. به منظور این مقایسه کتاب مثنوی معنوی مولانا همراه با تفاسیر متعددی که از این کتاب شده است و همچنین منابع موجود در رابطه با نظریه مراجع محوری راجرز مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به آنکه این تحقیق از نوع توصیفی بود، از روش تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل عناصر درمانی مولانا در مقایسه با نظریه مراجع محوری راجرز استفاده شد. سوال اصلی پژوهش حاضر این بود که آیا می توان مفاهیم مثنوی معنوی را با مفاهیم درمانی مثنوی معنوی مقایسه کرد؟ و همچنین سوالات مرتبط دیگری با سوال اصلی و مفاهیم انسانگرایانه مولانا در مثنوی معنوی مرتبط با نظریه درمانی راجرز مطرح شد. نتایج پژوهش نشان داد که راجرز و مولانا نظریات مشابهی در رابطه با ماهیت انسان و منحصر بودن او و همچنین مفهوم اختیار، خودشکوفایی، رابطه بیمار روانی با عقاید و جهان بینی، علت شناسی مسائل روانی، نقش مشاور و مشاوره و تکنیک های همدلی، هماهنگی، پذیرش نامشروط و رابطه حسنه دارند. هر چند که مولانا این مسائل درمانی و نگرش خود را نسبت به انسان در قالب داستانهای تمثیلی و ادبیات عرفانی خود بیان می کند. اما آنچه که از تفاوت بین مولانا و راجرز وجود داشت تفاوت جهان بینی راجرز و مولانا و بیش از همه در علت شناسی بیماری روانی و در نتیجه در روش و شیوه درمان آنها بروز کرده است. دیدگاه مولانا دیدگاهی معنوی نگر و خدا محور است، و خدا و مفاهیم دینی به عنوان مرکز و محور یکپارچگی نظرات مولاناست و تمام مضامین مثنوی حول این مرکز معنا و مفهوم پیدا می کند. در حالی که دیدگاه راجرز دیدگاهی( هرچند متاثر از دین و شرق است) اما تجربی نگر و انسان محور است. درمان همه علت ها و داروی جمیع بیماری های روانی و درونی بشر که از شهوت و غضب و نخوت و ناموس تولید می شود در مکتب عرفانی مولانا عشق است. روش درمانی راجرز متفاوت از مولانا است. راجرز به صراحت اعلام داشته است که شرایط ضروری و کافی برای درمان، در رابطه درمانی نهفته است. در کل دیدگاه مولانا و راجرز علی رغم داشتن تعابیر متفاوت از انسان و بیان آن به گونه ای متفاوت، بهم نزدیک ، خوشبینانه و انسان گرایانه است.
similar resources
مقایسه و بررسی عناصر داستانی شیر و نخچیران در مثنوی معنوی و کلیله و دمنه
در این مقاله، سعی شده است که عناصر داستانی قصّهی شیر و نخچیران در دفتر اول مثنوی بررسی شود. همچنین، مقایسهای بین این داستان در مثنوی با اصل آن در کلیله و دمنه انجام بگیرد. این تحقیق نشان میدهد که هر چند مولانا قصّه را از منبع دیگری در مثنوی آورده است، اما او یک مقلّد صرف نیست؛ بلکه عناصری به این قصّه افزوده است که نه تنها آن را زیباتر کرده، بلکه با به کار بردن این عناصر در قصّه، آن را به داستانه...
full textبررسی و تحلیل مقایسه¬ای داستان گنج¬نامه در مقالات شمس و مثنوی معنوی
داستان عرفانی «گنجنامه» از جملة اقوال شمس است که به شکل محاورهای و بسیار کوتاه در مقالات آمده که مولوی با تأثر از ساختار و محتوای این حکایت، داستان طولانی و ساختارمندی خلق کرده است. البته اگرچه تأثیر نقش بسیاری از حکایات و قصههای مقالات شمس بر مثنوی معنوی امری است که محققان فراوانی به آن اشاره کردهاند؛ تأثیر داستان یادشده بر داستان موردنظر در مثنوی (گنجنامه مثنوی) به میزانی است که میتواند...
full textمقایسه و بررسی عناصر داستانی شیر و نخچیران در مثنوی معنوی و کلیله و دمنه
در این مقاله، سعی شده است که عناصر داستانی قصّهی شیر و نخچیران در دفتر اول مثنوی بررسی شود. همچنین، مقایسه ای بین این داستان در مثنوی با اصل آن در کلیله و دمنه انجام بگیرد. این تحقیق نشان می دهد که هر چند مولانا قصّه را از منبع دیگری در مثنوی آورده است، اما او یک مقلّد صرف نیست؛ بلکه عناصری به این قصّه افزوده است که نه تنها آن را زیباتر کرده، بلکه با به کار بردن این عناصر در قصّه، آن را به داستان ه...
full textمثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی
مثنوی مولوی به عنوان یکی از آثار مشهور عرفانی از دیرباز مرکز توجّه شاعران دیگر بوده است. به همین دلیل، بارها تقلیدهایی از آن صورت گرفته است. یکی از مثنویهایی که به تقلید از آن سروده شده است و از نظر صورت و محتوا شباهتهایی به مثنوی مولوی دارد، مثنوی طاقدیس اثر ملاّ احمد نراقی است. این مقاله متضمّن مقایسة این دو مثنوی و نتایج مترتّب بر آن با رویکرد انتقادی است. از نظر عوامل صوری، مقایسة این دو نشان...
full textبازتاب عناصر نجومی در مثنوی معنوی مولوی
شعر فارسی گنجینه ای است که دانش های کهن، از جمله علم نجوم را که در شمار قدیمی ترین آنهاست، به خود اختصاص داده است. تحقیق در متون ادبی و غور در آنها نشانگر این واقعیت است که علم نجوم با بسیاری از مسائل و معماهای خود در دوره های معینی، بیش و کم شعر و نثر فارسی را میدان ظهور خود ساخته است. آن چنان که درک مفاهیم بسیاری از آنها(متون ادبی) بدون آشنایی با اصطلاحات مربوط به این علم میسر نخواهد بود، یا ...
My Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023